الهه ضمیری- خبرنگار تحریریه جوان قدس: طلاق در سال های اول زندگی (زیر پنج تا هفت سال) میتواند، ناشی از کشمکش زیاد بین زوج ها باشد. این افراد به یادگیری مهارت های ارتباطی و حل اختلاف نیازمندند، درحالی که طلاق پس از سالها زندگی مشترک میتواند به فقدان صمیمیت یا بحرانی خاص مربوط باشد، توجه به مواردی که در گزارش به آن اشاره خواهیم کرد، ضروری است.
بررسی عمدهترین دلایل طلاق
۱-بدرفتاری و آزار دیدن از همسر
بدرفتاری و آزار جسمانی (مانند کتک زدن) و بدرفتاری عاطفی مانند تحقیر کردن همسر، محدود کردن، بی توجهی و بیاعتنایی نسبت به همسر، مواردی از بدرفتاری هستند که میتوانند زندگی زناشویی را در سراشیبی سقوط و طلاق قرار دهند.
۲-پیشرفت یکی از زوجها
پیشرفت مالی و تحصیلی یکی از زوج ها میتواند عاملی برای جدایی باشد. این تصمیم معمولا توسط کسی گرفته میشود که پیشرفت های زیادی در زندگیاش داشته است، اما موقعیت همسرش چندان تغییری نکرده است. در ایران در دو دهه اخیر پیشرفت مالی بسیاری از مردان و پیشرفت تحصیلی و آگاهی و بینش اجتماعی بسیاری از زنان، موجب طلاق و جدایی شده است.
۳-ویژگیهای شخصیتی
برخی ویژگی های شخصیتی از جمله بدبینی، زودرنجی، سلطه جویی، وابستگی شدید نسبت به خانواد، انتظارات غیر واقعبینانه از همسر، بیمسئولیتی، عدم تعهد به نقشهای والدی و همسری، خودخواهی، خست، شلختگی، ناتوانی در ابراز هیجانات مثبت از این دسته هستند. خصومت جویی، ناتوانی در کنترل تکانههای خشم و تحریکپذیری، خودمحوری و فقدان همدلی از جمله ویژگیهایی است که با بروز تنش و تعارضهای زناشویی مربوط هستند. افراد خودمحور و رقابتجو معمولا در پی ارضای نیازها و دستیابی به اهداف خود هستند. اشتغال ذهنی بیاندازه به خود و به نیازهای شخصی، مانع از این میشود که آنها بتوانند به نیازهای همسرشان پاسخ گویند، به عبارتی انرژیِ آنها اغلب صرف ارضای نیازهای خودشان میشود و به همین دلیل، از مراقبت و حمایت همسر خود باز میمانند.
۴-بیوفایی و خیانت
یکی از دلایل طلاق، بیوفایی و خیانت یکی از دو طرف و گاه، بی بندوباری هر دو است. در بسیاری از موارد، یکی از زوجین نه یک بار، بلکه به کرات به همسرش خیانت میکند و همسرش، بردباری به خرج میدهد و میبخشد اما در نهایت از این وضعیت اعلام خستگی و نارضایتی شدید میکند.
۵-کاهش دلبستگی
برخی از افراد در طول زندگی، به مرور از هم فاصله میگیرند و به اصطلاح، روزی متوجه میشوند که دیگر همسرشان را مثل سابق دوست ندارند. دور شدن و فاصله گرفتن تدریجی از یکدیگر، دلایل مختلفی دارد. به طور مثال: اشتغال شدید به کار و فعالیت، داشتن فرزندان زیاد، داشتن فرزندی معلول یا بیمار، بیماری یکی از طرفین، احساس آزردگی و خشم نسبت به همسر و احساس ناکامی از ازدواج (این فرد کسی نبود که من میخواستم)، از جمله این موارد هستند. جدایی تدریجی به طلاق عاطفی منجر میشود، به طوری که به تدریج دو نفر نسبت به هم بی علاقه و از هم دور میشوند و از درون خود احساس میکنند که به همسرشان دلبستگی ندارند.
۶-بحرانهای زندگی
عوامل استرسزای بزرگ مانند: مرگ فرزند، زلزله و از دست دادن خانواده و دارایی، ابتلا به بیماریهای سخت روانی و جسمانی، ورشکستگی مالی و... از این دسته هستند. البته به نظر میرسد زوج هایی که به دنبال بحران از هم جدا میشوند، اغلب در گذشته با هم در تعارض بودهاند.
۷-همسر ناکارآمد
زندگی مشترک همواره توام با فراز و نشیب و پر پیچ و خم است. کسانی هستند که در طول ازدواج و به مرور امکانات و توانمندیهای خود را از دست میدهند. از دست دادن شغل، ثروت و موقعیت اجتماعی آن هم به صورت تدریجی، میتواند یکی از دلایل فاصله گرفتن زوج ها از هم باشد. در برخی موارد، مرد به دلایلی از جمله مسئولیت ناپذیری، اعتیاد، وابستگی به درآمد همسر و دیگران، بیماری و موارد دیگر، قادر به تامین معاش خانواده نیست. این موارد میتواند از دلایل عمده طلاق باشد.
۸-ازدواج تحمیلی
ازدواج تحمیلی به هر دلیلی که باشد، میتواند زمینهساز طلاق در آینده باشد. برخی از زوج ها از آغاز، به دلیل فشار خانواده، به ازدواج تحمیلی تن میدهند. عدهای هم تحت تاثیر عوامل خاصی مثل بارداری ناخواسته، اعتیاد، نیاز مالی و... به ازدواج با فردی تن میدهند که او را چندان مناسب نمیدانند.
۹-پی بردن به ضعفها
یک مورد نادر برای جدایی، رواندرمانی به ویژه تحلیل روانی است که بر دیگاه افراد نسبت به خود و دیگران تاثیر میگذارد و موجب میشود فرد پس از پی بردن به تفاوت های فاحش بین خود و همسرش، به زندگی مشترک ادامه ندهد.
۱۰-نازایی
نازایی و ناتوانی در باروری در زنان یا مردان، میتواند یکی از دلایل جدایی و طلاق باشد. چه بسا افرادی که پس از تلاش های فراوان برای باروری، در نهایت ناامید، دست از زندگی مشترک شسته و طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب کردهاند.
۱۱-کم هوشی
کم هوشی و ضعف در پردازش اطلاعات، از جمله دلایل جدایی هستند. در برخی موارد، ممکن است زوج ها در شروع ازدواج، متوجه این قضیه نشده باشند اما به مرور و پس از زندگی مشترک، به این موضوع پی ببرند که همسرشان از هوش کافی برخوردار نیست.
۱۲-پنهانکاری
پنهانکاری در موارد مهم زندگی، مثل ازدواج قبلی، بستری شدن در بیمارستان به دلیل ابتلا به بیماری روانپزشکی، سابقه زندان یا دیگر بزهکاری های اجتماعی، نداشتن مدرک تحصیلی، درآمد پایین و شغل نامناسب و آشکار شدن آنها بعد از زندگی زناشویی، ممکن است برای بسیاری از افراد غیرقابل قبول باشد و آنها نخواهند و نتوانند این وضعیت را تحمل کنند و تصمیم به طلاق بگیرند.
۱۳-ابتلا به بیماریهای روانپزشکی
ابتلا به برخی بیماری های روانپزشکی مانند: اسکیزوفرنیا، اختلالات شخصیتی، وسواس و افسردگی شدید و اختلال دوقطبی از جمله مواردی هستند که زندگی زوج ها را دشوار و غیرقابل تحمل میکند.
۱۴-اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر یکی دیگر از دلایل عمدهی طلاق و جدایی در بین زوجهای کشورمان محسوب میشود.
۱۵-ابتلا به بیماریهای جسمانی
ابتلا به برخی بیماریهای جسمانی خطرناک مانند: سرطان، قطع نخاع شدن، بیماری های عفونی خطرناک مانند ایدز و هپاتیت و... و بیماری های مزمن مانند دیابت، مشکلات قلبی، کمردرد یا مشکلات عصبی و استخوانی، آلزایمر، سرطان پیشرفته و... از جمله مواردی هستند که میتوانند برانگیزانندهی برخی از زوج ها برای طلاق باشند.
نظر شما